اولین کلام را با یک کلام از حضرت صدیقه طاهره(س) اغاز میکنم. در کتاب نهج الحیاه امده است که پیامبر اکرم(ص) روزی از دخترشان سوال کردند؛ فاطمه چه در خواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنتر من است و از طرف خدا پیام اورده است تا هر چه بخواهی تحقق پذیرد, فاطمه(س) فرمودند:
شغلنی عن مسئلته لذه خدمته , لا حاجه لی غیر النظر الی وجهه الکریم.
شرح:
شرح این قصه مگر شمع برارد به زبان ور نه پروانه ندارد ز سخن پروایی
در مورد خداوند چنین گفته اند:
موجودی که قابل اثبات نیست چون غیرتش غیریتی باقی نمیگذارد(غیری ندارد تا بخواهد به شناسایی داید.)
موجودی که به اندازه معرفت توست زیرا تو به اندازه سعه وجودی خود, به او اگاهی
موجودی که به وسعت ارزوهای توست.
به قوت اراده تو وبه زیبایی زیبا شناسی توست.
موجودی که همه عالم هستی را پر کرده است و خلاءی باقی نگداشته است.
رابطه تو با او رابطه ایست که یک طرف دارد به قول فلاسفه اضافه او به تو, اضافه ای اشراقی است نه اضافه مقولی اضافه ای که در ان خبری از مضاف الیه نیست.
ایا از چنین موجودی جز لدت موانست چیز دیگری میتوان در خواست کرد.
همه عالم مظهر اسماء و صفات اوست. به کدام سمت و سو و به کدام صفت یا اسم او میتوان نظر کرد؟
سیده زنان عالم در این گوهر ناب میفرمایند: لذت در اختیار او بودن, مرا از هر مشغول نموده و نظر به کرامت او مرا از نظر به هر چیز دیگری باز داشته است.
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده