۴۰ حدیث عرفـــانــــــی و توحیدی

شرحی بر گهرهای ناب معرفتی

۴۰ حدیث عرفـــانــــــی و توحیدی

شرحی بر گهرهای ناب معرفتی

حدیث ششم: فقر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تقدیم به قتیل عشق و قبله گاه عشاق ارض و عرش حضرت حسین بن علی علیه السلام

 

اِلهى اَنَا الْفَقیرُ فى غِناىَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقیراً فى فَقْرى، اِلهى اَنَا الْجاهِلُ فى عِلْمى فَکَیْفَ
لا اَکُونُ جَهُولاً فى جَهْلى...
[1]

فقر به معنای محرومیت مالی است و فقیر کسی است که از داشتن وسائل حیاتی مثل غذا و مسکن و لباس محروم است.

این معنا از فقر، معنای متعارف است و مقوله ایست که بسیار کریه و نازیباست و چهره بسیار زشتی در یک جامعه اسلامی است به حدی که در کلمات رسول خدا صلی الله علیه و اله و ائمه معصومین علیهم السلام هم مرز کفر خوانده شده است. و امام علی علیه السلام فقر را مرگ اکبر می داند.

امام علی علیه السلام در سفارشات خود به فرزندش محمد حنفیه او را از فقر برحذر می دارد[2] و در جملات خود خطاب به امام حسن علیه السلام اوصافی را برای فقیر بر میشمارد که بسیار تکان دهنده است:

ادم فقیر، حقیر است، سخنش خریدار ندارد و مقام و مرتبتش دانسته نمی شود... اگر راست گوید دروغگویش نامند و اگر زهد ورزد نادانش خوانند. فرزندم هر کس به فقر گرفتار اید به چهار خصلت مبتلا شود؛ به سستی در یقین، کاستی در خرد، شکنندگی در دین و کمی شرم و حیا در چهره. پس به خدا پناه می بریم از فقر.[3]

نیازمندی که به حداقلِ امکاناتِ حیاتی نیازمند است، برای حفظ حیات خود، مجبور است دست به هر کاری بزند. این مطلب اگر چه کلیت ندارد اما در نگاه مردم، فقیر چنین فردی است و لذا اگر راست گوید، دروغگویش خوانند و اگر زهد و پاسائی را پیشه خود سازد جاهلش دانند چون در معرض اتهام است.

معنای دیگری که از فقر وجود دارد فقر قلب یا فقر دل نام دارد. این معنا ناظر به نداشتن دلبری در دل است:

دل که خالی شد ز مهر دلبران               حیف باشد حیف، نام دل بر آن

این معنای از فقر نکوهش و مذمت شده است.[4]

سومین معنائی که در باب فقر وجود دارد فقر وجودی است. فقر وجودی یعنی وجود انسان نیازمند یک وجود بی نهایت و قهار است یعنی احساس نیاز از اعماق جان به وجودی نامتناهی. این معنا از امکان در فلسفه صدرائی امکان ذاتی و فقر وجودی نام دارد.

این معنای از فقر، همان است که رسول خدا صلی الله علیه واله انرا مایه افتخار خود می داند. این معنای فقر در قران کریم هم امده است: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ[5]

چگونه انسان می تواند به فقر ذاتی خود پی ببرد؟

از دو راه انسان می تواند فقر وجودی خویش را بفهمد:

 اول بوسیله برهان عقلی و استدلالات فلسفی؛

وجود انسان، معلول است و معلول، وجودی مجزای از علت خود ندارد و به تعبیر حکماء، معلول، عین ربط به علت خود است به عبارت دیگر معلول به اعتباری دیگر همان علت است و تفاوت علت و معلول به اعتبار است. از این معلول به امکان فقری تعبیر می شود. فهم این برهان نیازمند دقت عمیق و اموختن برخی از مبادی فلسفی است.

دوم بوسیله توجه و تامل در درون نفس؛

هر کس در وجود خود می یابد که به جائی تکیه دارد. عدم استقلال، در صقع وجود هر کس به روشنی قابل مشاهده است و هر کسی فطرتا در می یابد که خود، استقلالی ندارد. تکیه گاهی در درون وجود دارد که می توان به ان تکیه کرد. درک این مطلب نیازمند لطافت خاصی است و شاید بسیاری انرا انکار کنند اما به مرور ان منبع فیض را درخواهند یافت.

اهالی معرفت در این معنا سخنها گفته اند و وصفها برشمرده اند. فقر در عرفان عملی یکی از اصول است و کسی بدان بار می یابد که دارائی دنیا را از دو دست بیفشاند و به مطالعه سابقه ازلی خود که عدم ذاتی است، بپردازد و اضطرار خود را ببیند و بداند که او را هیچ اختیاری نبُوَد چرا که نه فعلی دارد و نه وصفی و نه وجودی... هرچه هست اوست.[6]

معانی زیادی از فقر وجود دارد و بسیاری از ان معانی در روایات ما امده است که ما به جهت رعایت اختصار به همین سه معنا اکتفا می کنیم.

با این مقدمه می رویم سراغ کلام دلنشین امامِ مناجات و عرفان و حماسه، حسین بن علی علیه السلام:

خدایا در ان لحظه که غنی هستم فقیرم چه رسد به ان زمانی که فقیرم...

هر چه ظرف معرفت انسان وسیع تر گردد، خود را فقیرتر  می بیند زیرا ظرف وسیع معرفت است که معنای بینهایت و کمال مطلق را می فهمد. کسی که معبود را شناخته می داند که انسان چقدر فقیر است. از همین روست که ائمه علیهم السلام بیشنر از سایر مردم استغفار می کردند. پیامبر اعظم می فرماید: من هر روز هفتاد مرتبه استغفار می کنم.[7] با اینکه پیامبر خدا مرتکب کوچترین ترکِ اولی هم نشده است. این استغفار، برخاسته از شناخت ان بزرگواران می باشد.

امام حسین علیه السلام نیز می فرماید: خدایا ان لحظه ای که نسبت به دارائیهای موجودات عالم هستی، غنی هستم فقیرم چه رسد به لحظه ای که فقیرم...



[1] مفاتیح الجنان/دعای عرفه

[2] نهج البلاغه/حکمت56 و319

[3] میزان الحکمه/ماده فقر

[4] قال رسول الله صلی الله علیه وال: الفقر فقر القلب/بحا النوار/ج95/ص462

[5] سوره فاطر/15

[6] منازل السائرین/بخش اصول/باب8: فقر

[7] بحارالنوار/ج60/ص183

قال الحسین علیه السلام: